چقدر قابل توجه و زیباست برای یک شخصیت نظامی که بعد یکسال از شهادتش مردم بطور عام آن و زن و مرد بطور عموم آن و کوچک و بزرگ بطور فراگیر آن با هر ایده سیاسی و قوم و زبان از عظمت و خوبیهایش میگویند.
آنچه که در نگاه عمومی ملت به سردار سلیمانی و نوع برداشت و احساس تعلق او به عموم مردم حائز اهمیت است اینکه رفتار ها و نوع کنش ها ، مسلک و مرام سردار سلیمانی در مواجه با توده های مردم حکایت از آن داشت که او در بی ریایی خود و خضوع و خشوع مقابل مردم تفاوتی قائل نبود و مردم دوستی را از نوع “” همه مردم “” برای خود تعریف میکرد.
اصلا حزب و حزب داری و هر ایده و سلیقه سیاسی فردی و گروهی را ملاک خدمت واحترام به آنها نمی دانست و مردم هم دقیقا دریافتند در حالیکه سردار جان خود را خالصانه و بدون ریا و آن برجستگیهای منحصر به فردش در راه خدا و مردم قرارداده آنها هم بدون هیچ پیش زمینه قبلی تبلیغاتی ، محبوبیت او را بر مشهوریت او غالب دانسته و عموما دریافتند اگر حاج قاسم از ضرورت خدمتگزاری بی منت به مردم میگفت منظور اشاره به قشر و حزب خاص نبود و بر جستگیهای اخلاقی و شخصیتی او را بحدی عظیم دانسته که هرکس با هر زبان و قوم و هر گروه و باند و هر جنسیت با هر تفکر و اندیشه خود را مرید مراد خویش دانسته و اینجاست که این عشق خودجوش فراگیر و ناگسستنی را نصیب خود نموده و سردار را از خود ملت و ملت را همگی از حاج قاسم دانسته و نوع رفتار ، شخصیت ویژه حاج قاسم در قبال مردم بیانگر آن بود که محبوبیت غیر از مشهوریت است و محبوبیت از جنس حاج قاسم با پذیرش مردم به راحتی نصیب نمی شود چون ابزار این نوع محبوبیتها نه با عنوان و القاب حاصل میشود و نه با قدرت ناشی از مقام بلکه این محبوبیت ها ریشه اش در قدرت ناشی از مرجع است یعنی همان صفات ارزنده حقیقی که از دل و قلب و ذات بی آلایش شخصیتی همچو حاج قاسم بر میآید.