سربازهوری که راه را گم کرد

سربازی هوری که راه را گم کرد

به قلم نبی نیسی

تفکرات حزبی و اصولگرایی قاسم ساعدی بر کسی پوشیده نیست و همگی متفق النظرهستیم که ایشان از هسته اصلی این طیف سیاسی هستندوبه همین روش با وجود رقبای نه چندان قوی در دوره قبلی،بازنده میدان بود وشکست انتخاباتی را تجربه کرد

این شکست سبب یک تفکر جدید وروش جدیدی شد که توانست موفقیت قاسم ساعدی را در دوره۹۴ رقم زند.البته عوامل دیگری هم در این موفقیت تأثیرگذاربودندازجمله:

میتوان اولین عامل را خارج شدن برخی رقیبان سرسخت از جمله حاج هاشم سواری،عبدالوهاب سیلاوی، عالمی نیسی، ازگردونه رقابت بود که بنا به دلایل نامعلوم تأییدنشدند و تا کنون علامت سوالی در اذهان وجود داردکه دلیل عدم تأیید چه چیزی بوده وچه بسا هرکدام اگر در صحنه باقی می ماندند،پیروزی ساعدی به سختی حاصل میشدو شاید یکی از این افرادپیروز میدان بود

عامل دیگر،وجود اختلاف وعدم انسجام روشنفکران ونخبگان شهرستان هویزه ورفیع بجهت معرفی گزینه شهرستان و حمایت از آن بود.شهرستان هویزه و رفیع و حومه آن با داشتن پتانسیل های تأثیر گذارمتاسفانه نتوانستند آن انسجام همفکری را بدست بیاورند واز سردرگمی رهایی یابند
اختلافات موجود بین قبایل موجود و عداوت های سابق و لجبازیها و نیز سکوت روشنفکران وعدم هدایت افکار عمومی سبب شده که هویزه و رفیع به تبع شهرستان دشت آزادگان تصمیم گیرد و رأی خود را به صندوق بندازد
هویزه با داشتن محوریت و قطب بودن در انتخابات همیشه ناکام عمل می کند

عامل سوم که مهمترین است حضور اصلاح طلبان منطقه در کنارساعدی و حمایت های آنان است که نقش اساسی را ایفا کرد.
قاسم ساعدی با توجه به شکست دوره قبل،اینبار با یک سیاست وزیرکی خاص طیف اصلاح طلب منطقه را به خود جذب کرد.شاید هم با وعده هایی توانست زمینه همراهی آنان را فراهم کند

ناگفته نماندبرخی از اصلاح طلبان که ایشان را حمایت و همراهی کردند ناشی از تأثیرقرابت خویشاوندی و رابطه فامیلی بوده که سبب حمایت آنان از قاسم ساعدی بود.

حمایت اصلاح طلبان و اعتماد اصولگرایان عامل پیروزی شد

اما بغیر از نزدیکی قرابت خویشاوندی میتوان سوالی مطرح کرد که اصلاح طلبان با چه امتیازات و شرایطی هم رکاب اصولگرایان شدند؟آیا تفکرات ساعدی را قبول داشتندیا دست از تفکرات حزبی برداشته بودند؟ویا آیا قاسم ساعدی خط و مشی فکری را تغییر داده بود؟

محتمل براین بود که اصلاح طلبان منطقه با این حمایت میخواستند افکار و اندیشه های حزبی خود را در منطقه،با موفقیت ساعدی پیاده کنند. انتخاب گزینه های خود در پست های مدیریتی شهرستان وحتی استان، امتیازات دیگر،چیره شدن بر امور و تفکرات دیگر میتواند عامل این حمایت باشد

ولی پس از پیروزی ساعدی طول نکشید که افکار و اهداف آنان نقش بر آب شد بطوری که نقش خاصی حتی در کابینه مشورتی ندارند.با گذشت نیمی از دوره ساعدی،این اصلاح طلبان کماکان در سکوت و خاموشی قرارگرفتند و معلوم نیست که سکوت توجیه خاصی خواهدداشت زمانی که وعده هایی که داده شد محقق نگردید واین طیف در کوچکترین مشورت ورایزنی نقشی ندارند

ساعدی در مدت تصدی امر،در بازی سیاسی خود برای آنکه امتیازات قابل قبولی از دولت روحانی بدست آورد در چند مورد همراهی وحمایت کرد اما این حمایت وهمراهی کردن خوشایند اصولگرایان نبود.
از باب دیگر برخوردهای خشونت آمیز ایشان بر برخی مسئولین، رضایت دولت روحانی و اصلاح طلبان منطقه را دربر نداشت.ولی با همه اینها ایشان بهتر می داند که این خشونت و سروصدا به چه منظور و با چه هدفی صورت می گیرد و بی دلیل بر طبل نمی نوازد

همه این امور بر روحیات ایشان تأثیر گذار است و یک سرگردانی را بهمراه دارد.دو راهی سختی که ساعدی بر سر آن قرارگرفته است که آیا ایشان برای دوره بعدی میتواند اصلاح طلبان و مهره های تاثیر گذار سال۹۴که سنگ تمام بر ایشان گذاشتند و در انزوا هستند را بار دیگر گردهم آورد؟
چنانچه تعدادی آنهم محدود از اصلاح طلبان بعللی قصد آن راداشته که همچنان حمایت کنند،این بی مهری وکم لطفی وعدم محقق شدن وعده ها راچگونه توجیه کرده وبا چه برنامه هایی میتوانندهواداران راقانع کنند؟

آیا اصولگرایان همچنان بر اعتماد خود به ساعدی پا برجا هستند و حمایت خود را دریغ نخواهندکرد؟

قاسم ساعدی در فرصت باقی مانده خواهدتوانست مجموعه ها را منسجم و هماهنگ کند و آیا عملکرد ایشان جوابگو بوده است؟!!!!!

البته برخی اقدامات ایشان برای پیروزی در رقابت آینده چندان تاثیر گذار نخواهدبود از جمله این موارد که میتوان ذکرکرد:

توجه خاص به روستا ها و کشاورزان که اسباب رضایت آنان فراهم شود. شکی نیست که خدمت به آنان یک افتخاری خواهدبود ولی آیا جوابگو خواهدبود؟(این روش در زمان حاج هاشم سواری وناصرصالحی نسب اجرا شده بود)

ساعدی برای آنکه تغییراتی حاصل کند و رضایت روستاییان و کشاورزان را کسب کند و نیز امور شهرستان را مدیریت کند گزینه های قابل قبول خود را مطرح کرد.
.

برای جلب توجه و حمایت دهیاران و شوراهای روستایی،لازم بود گزینه ایی برسرکار آید که بتواند تأثیرگذار باشد ولی آیا تمام دهیاران و شوراها از این انتصاب استقبال کردند و خشنود شدند؟وآیا این گزینه میتواند حمایت تمام روستاییان را در دوره یازدهم بدست آورد؟

انتخاب دیگری که میتواند هزاران نقش را به خود اختصاص دهد وجود یک نفر از هزاران است.شاید شخصی چون آقای چشم سبز نمیتواند کارآیی لازم در انتخابات را برعهده گیرد پس لازم است شخصی خوش زبان و سیاست بازمهار که بتواند کمک دست خوبی باشد برسرقدرت حاضر شود تا نقش آفرینی کند

با همه اینها عملکرد ساعدی میتواند حرف اول در انتخابات یازدهم را رقم زند.عملکرد ایشان در مواردی چشمگیر و قابل قبول است و جای تقدیر وتشکر دارد و میتوان در این زمینه از ایشان حمایت کرد ولی قاسم ساعدی باید این شجاعت وشهامت را به خود دهد و صادقانه برخی اشتباهات خود را قبول کند و کارهای ناتمام خود را با صداقت اعتراف کند تا محبوبیت ایشان دوچندان شود

با این وجود سرباز هور راه را گم کرده است و در یک سرگردانی قرارگرفت که مسیرش نامشخص است و چه بسا طوری خواهدشد که سرنوشت جاسم جادری،نظام مولا،صالحی نسب برای این سرباز هور تکرارشود

بهرحال منتظر خواهیم ماند که در سال ۹۸چه کسی پیروز رقابت های انتخابات خواهدبود و چه کسی خوش شانس خواهد بود که بر کرسی سبز مجلس تکیه کند و چهارسال از زندگی خود را به لذت و خوشی بگذراند

وسلام علیکم ورحمه الله

۰۹۳۶۰۰۶۲۳۸۵

نبی نیسی