ترامپ این روزها سیاستی را دنبال میکند که در چهل سال گذشته یکی از چالشها و دغدغههای اصلی دولتهای مختلف در کشورمان بوده است، حذف نفت از اقتصاد ایران اگرچه با هدف به زانو در آوردن و تسلیم جمهوری اسلامی توسط ترامپ دنبال میشود، اما به نوعی یکی از رویکردها و چشماندازهای اصلی مسئولان در تدوین برنامههای توسعه بوده است، از این رو در چند گزاره به رویای ایران بدون نفت میپردازیم:
۱- ایران کشوری نفتخیز است، ایران از نظر ذخایر نفتی، تولید و درآمد آن همیشه در میان پنج کشور اول دنیا قرار داشته است. این ثروت سرشار و درآمد سالانه بالای ۵۰ میلیارددلاری باعث شده در همه دولتهای پس از انقلاب بین ۴۰ تا ۷۰ درصد بودجه سالانه کشور به درآمدهای نفتی متکی باشد، ثروتی که گرچه در نگاه اول نعمت به شمار میآید اما با نگاهی به نقش نفت در تاریخ سیاسی و اقتصادی کشور میتوان به بلایا و پیامدهای ناگوار طلای سیاه در معیشت مردم ایران از قبل و بعد انقلاب اشاره داشت.
۲- نگاهی به مولفههای کشورهای پیشرفته دنیا نشان میدهد که این کشورها بیش از آنکه از نعمتهای خدادادی و منابع طبیعی مثل نفت یا سایر منابع برخوردار باشند، از دانش، تخصص، برنامه و منطق برخوردار هستند، به جز تعداد اندکی از کشورها که آن هم به دلیل استفاده صحیح از ثروت نفت، درآمد سرانه خود را افزایش دادهاند، اکثر کشورهای نفتی، دچار اقتصاد رانتی و وابستهای هستند که نتوانستهاند مسیر توسعه را بپیمایند.
۳- از ابتدای انقلاب تاکنون شعار کاهش وابستگی بودجه به نفت از الزامات دولتها و مجالس بوده، اما این مهم به خوبی محقق نشده و هنوز نفت نقش اصلی را در اقتصاد کشور ایفا میکند.
۴-یکی دیگر از آفتهای اقتصاد نفتی در ایران، خامفروشی آن است، در حالی که نفت با تبدیلشدن به سایر فرآوردهها، میتواند با چندین برابر قیمت نفت خام تولید ثروت کند. این فرصت میتواند نگاه را به سمت تبدیل نفت به فرآوردههای نفتی تغییر دهد و به تعبیر مقام معظم رهبری باعث جهش اقتصادی کشور شود.
۵- نفت سرمایهای ملی و متعلق به همه نسلهای کنونی و آینده است، یکی از موفقیتهای کشورهای دارای نفت این است که با سرمایهگذاری درآمدهای حاصل از فروش نفت در سایر کشورها و سایر زمینهها، زمینه تقویت و بهبود زیرساختهای اقتصادی خود را فراهم کردهاند، به طور مثال نروژ به عنوان یک کشور نفتی در اروپا، با تاسیس صندوق نفتی، درآمدهای حاصل از فروش نفت را در این صندوق ذخیره کرده و نسبت به سرمایهگذاری در سایر کشورها، تبدیل فرآوردههای نفتی به سایر فراوردههای گرانبها، سرمایهگذاری در شرکتهای چندملیتی و خرید سهام شرکتهای بزرگ به صورت غیرمستقیم درآمد حاصل از نفت را برای نسلهای آینده حفظ کرده و از سویی اقتصاد خود را از نوسانات بازارهای نفتی حفظ کرده است.
۶- نفت، نقش آن در اقتصاد کشور و تمام حاشیههای آن را اگر بخواهیم با سایر ظرفیتها و پتانسیلهای کشور مقایسه کنیم درمییابیم، که ما با اتکای به نفت خود را از بسیاری از مولفههای مهم توسعه دور کردهایم، به طور مثال ظرفیت عظیمی همچون گردشگری در کشور دهههاست مغفول مانده، در حالی که ظرفیتهای مذهبی، طبیعی و تاریخی ایران، کشور ما را در جمع ۱۰ کشور اول دنیا از حیث جاذبههای گردشگری قرار داده، اما سهم ایران از درآمدهای گردشگری در خوشبینانهترین حالت ۱۰میلیارد دلار در سال است که کمتر از یک سوم کشوری چون ترکیه در همسایگی ماست.
اگر آمریکا سالهاست سعی در تحریم نفت ایران دارد، ما به دست خودمان درآمدهای گردشگری کشور را تحریم کردهایم، کافیست قدری تساهل و آزادی اجتماعی برای غیرمسلمانان فراهم شود تا شاهد سیل درآمدهای گردشگری و واکسینهشدن در برابر هر نوع تحریمی باشیم.
۷- با مقدمات فوق، تهدیدات ترامپ و تلاش او برای به صفر رساندن درآمدهای نفتی ایران، بهترین فرصت برای جمهوری اسلامی ایران مهیاست تا ضمن گشودن سایر دریچههای اقتصادی، استراتژی نفتی کشور نیز بازبینی و اصلاح شود. راهکارهایی همچون حفظ ذخایر نفتی، جلوگیری از خامفروشی و تبدیل نفت به فراوردههای دارای ارزش، سرمایهگذاری از محل فروش نفت در سایر حوزهها و راهکارهایی از این دست میتواند تهدید ترامپ را به فرصتی برای برونرفت از بحران نفت تبدیل کند.
ولی الله شجاع پوریان